بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
در یک زمان محدود و مشخص انسانها شروع به چیدن و مرتب کردن قطعات پازل زندگی می کنند.
اکثر قطعات پازل آماده هست و فقط باید چیده شوند. بعضی از آنها را باید ساخت و تعدادی دیگر را
باید رنگ آمیزی کرد.
پس از پایان کار اگثر این تابلوها ی آماده شده شبیه به هم هستند .
تعداد محدودی از آنها دارای زیبایی خاصی می باشند که آنها را از بقیه متمایز کرده و تا مدت ها ذهن
افراد را به خود جلب و وادار به تحسین می کند.
بعضی ها متا سفانه فرصت نمی کنند آنرا کامل کنند و کار آنها ناقص می ماند .
یک قطعه مهم و اساسی در این پازل هست که نبود آن باعث کاهش ارزش تابلو می شود .
این قطعه استثنایی را خدا برای همه در نظر گرفته ولی بعضی ها آنرا اصلا پیدا نمی کنند . و یکسری
از افراد نیز آنرا با قطعه پازل دیگری اشتباه می گیرند ( جابجایی قطعه بین دو تابلو ) و کار آنها تا
پایان ناقص می ماند.
خوش شانس ها آنرا پیدا می کنند و در جای خود قرار می دهند .
بد شانس ها آنهایی هستند که آنرا دارند ولی بعدا گم می کنند.
به نظر من بدترین و ضد حال ترین آنها کسانی هستند که قطعه را بلا خره پیدا می کنند ولی توانایی
و شرایط قرار دادن آنرا در تابلوی خود ندارند و همیشه درحسرت تکمیل تابلوی خود می سوزند
ومی سازند . ( البته نباید نا امید شد و تا آخر دنیا باید امیدوار بود وبا توکل به خدا تلاش هم کرد ! )
به نظر شما آن قطعه اساسی چیست ؟
سعی و تلاش کنید با قطعات پازل زندگی خود یک شاهکار بیافرینید . انشالله
بر گرفته از
http://nadiasun.blogfa.com/
درباره خودم
اشتراک